کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : محسن صرامی     نوع شعر : مرثیه     وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع     قالب شعر : غزل    

سـنگـیـنی داغ تو مـاتـم را به هم ریخت           این روضه چندین بار آدم را به هم ریخت

قـلـب مـلائـک را بـه درد آورد اشـکـت           سوز گلویت عرش اعظم را به هم ریخت


خسته شد از بس خیمه ها را مادرت گشت           هاجر که شد، آیات مریم را به هم ریخت

اصلا هـمین که از عـطش کردی تلـظی           داغ لبت در مکه زمزم را به هم ریخت

صیاد هر تیـرش برای یک شکـار است           پس حرمله اصلی منظم را به هم ریخت

بـاریـد این بـار از زمیـن بر آسـمـان هـا           خون گلویت نظم عـالـم را به هم ریخت

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : مهدی مقیمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

زخم سکوت و گریۀ اصغر ز یک طرف            خندیدن و هیاهوی لشگر ز یک طرف

تـحـت فـشـار بـودم و چــاره نـداشـتـم            جانم گـرفت گریۀ مادر ز یک طرف


اشک رباب از طرفی می دهـد عذاب            بُهت نگاهِ خواهر و دختر ز یک طرف

من را ز یک طرف غم تو می کُشد علی            شمشیر و تیر و نیزه و خنجر ز یک طرف

از بس که نازک است شکسته ز هر دو سمت            با اینکه خورده تیر به حنجر ز یک طرف

طوری درید، تیر گلو را که روی دست            افتاد تن ز یک طرف و سر ز یک طرف

تیر عدو شکست پرت را ولی عجـیب            یک پر ز یک طرف پر دیگر ز یک طرف

قنداقه ات ز یک طرف و دست ساقی ام            گردد شفیع عرصۀ محشر ز یک طرف

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه موضوع خنده حضرت علی اصغر در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع در قرن سیزدهم برای اولین بار بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است بیت زیر تغییر داده شد

زخم سکوت و خندۀ اصغر ز یک طرف            خندیدن و هیاهوی لشگر ز یک طرف

با توجه به اینکه موضوع تیر سه شعبه در هیچ کتاب معتبری نیامده است و اشتباه در برداشت تاریخ است بیت زیر تغییر داده شد؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

تیر سه پر شکست پرت را ولی عجیب            یک پر ز یک طرف پر دیگر ز یک طرف

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : علی احدی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

دو قدم رفته و، می‌خواست پدر، برگردد            سرِ گـهـواره به آغـوش پـسر برگردد

شوق دیدار پسر می كشدش از میدان            ظاهرا از سـرِ تكـلـیف، نظر برگردد


مرد میدان جگرش خون شده بود، آمد تا            به دل معـركه با پـاره جـگـر برگردد

اوكه مجموعۀ درد است! نبینم هرگز!            اینچـنین منقـلب و زیر و زبر برگردد

صحبت از شهد و عسل بود، ولیكن وقتی            نمك افزوده شود، طعم شكـر برگردد

بعد از آن تلخ ترین لحظه رقم خواهد خورد            پدر اینبار، جگـر سوخـته تر برگردد

نوك پیكان به گلو خیره شد ای وای خدا            چاره ای كن نظـر تیـر سه پر برگردد

هم گلو نازك و هم تیر به پهـنای گـلو            وای از آن لحظه كه یك مرتبه سر برگردد

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : عـارفه دهــقانی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

"هَل من مُعین" شنیدی و ابیات ناب را            دادی به شیـوۀ خودت آخـر جـواب را

اذن شهـادت است در اعـماق گریه‌ات            تنهـا به این بهـانـه طلب کردی آب را


مردی شدی برای خودت روی دست من!            دشمن شناخت زبده‌ترین هم رکاب را

گردن گرفته‌ای دگر ای نور چشم من!            ای کـاش حـرمــلـه نــزنـد آفـتـاب را!

چـشـم تو بـاز مانـده شبـیه لبت عـلـی!            لالاییِ سه شعبه  گرفت از تو خواب را!

قنداقه دست و پای تو را سخت بسته است            زیـر عـبـا ادامـه بـده پـیـچ و تـاب را

هرجای خیمه گـاه، نگاهِ رباب هست!            خـواهـر! بیا ببر تو از اینجا رباب را

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

هُـرم لبـهـای تو آتش زده جانم پـسرم            قـصـۀ آب بـرای تـو بـخـوانـم پـسـرم

پـسر سـاقـی کـوثـر به چه کاری افتاد            کـشتـۀ طعـنـۀ این زخـم زبـانـم پـسرم


داغ تو چون علی‌اکبر کمرم را تا کرد            نعـره خـواهم زنم از دل نتـوانم پسرم

مادرت دیده به راه است که سیراب آیی            با چه رویی تن تو خـیمه رسانم پسرم

بـی هـوا تـیـر رسیـد و نـفـسم بـند آمد            با نـگـاه تو گـرفـتـه ست زبانم پـسرم

خون من گردن آنکس که گلوی تو برید            حـسرت بـوسه نـهـاده به لبـانـم پـسرم

صبـر کن تا پـر قـنـداقـۀ تو پاره کـنم            سخت جان می‌دهی ای راحت جانم پسرم

ز ترک‌های لبت بوسه گرفتن سخت است            گـریۀ آخـر تـو بــرده تــوانـم پــسـرم

می‌کـَـنم قبر تو را دور ز چـشم مـادر            پــدرم داده ره چــاره نـشـانـم پـســرم

با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک            بـاز هـم جـان تو بـابـا نـگـرانم پـسرم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر در تمام سایت ها بصورت زیر آمده است که غلط است و قافیه رعایت نشده است لذا اصلاح شد

مادرت دیده به راه است که سیراب آیی            با چه رویی تن تو خیمه رسانم چه کنم

ز ترک‌های لبت بوسه گرفتن سخت است            خـنـدۀ آخـر تـو بــرده تــوانـم پــسـرم

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : حسن لطفی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : چهارپاره

پس از تو اشک عالم را بگیرم            ز غـم جـان مـحـرم را بگـیـرم
نمی شد دیـرتر می‌آمد این تـیر            نـشد از شـیـر طفـلـم را بگیرم


 وداعـی لااقـل با من نکـردی            نگـاهـی موقع رفـتـن نکـردی
به تو می آید این، افسوس مادر            لـبـاس تـازه‌ات را تن نکـردی

و در گهواره بویش مانده زینب            وسوغات عمویش مانده زینب
به روی پیرهنهایش که تازه است            دو تا از تار مویش مانده زینب

مرا شـرمنـده خود ساخـت بابا            مرا در گـریه‌اش نشناخت بابا
به گوشم مانـده یاد خـنده هایت            تو را بـالا که می انـداخت بابا

پـدر در پشت خـیمه دم گـرفته            سـرت را با تـنـت با هم گرفته
علی عادت به انگشت عمو داشت            بجـایش تیر را محـکـم گـرفته

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (ص۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

عزیزم روی نـیـزه نـاز مانـده            بـرای مـادرت این راز مـانـده
بگو تقصیر نیزه یا سه شعبه است؟            زبـان بـسته دهـانت بـاز مانده

مـبـادا آب رویـت را بــبــازی            مـکـن با آب رویت آب، بازی
گذشت این حرفها،ای نیزه دارش            مکن با نـیـزه خود تاب بـازی

دعــا دارم مـبـادا سـر بـیـفــتـد            کسی با نیزه دارش در بـیـفـتد
دعا دارم اگر می‌افتد این طفل            فـقـط بـر دامـن مــادر بـیـفـتـد

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : مجتبی کرمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

رزق اشک من اگر خوب مقرّر گردد            مـژه بـایـد به شـما که بـرسد تر گردد

یـعـنـی آنـقـدر که تـا نـام ربـابـت آمـد            گـریـۀ نـوکـرتـان چـنـد بـرابـر گـردد


مادر و خیمه و یک طفل و یک سال گذشت            منتظر پشت درم تا شب اصغـر گردد

ظاهراً طـفـل ولی آنـقـدری مـرد شده            که به تیـر سه پر حـرمله پـرپـر گردد

کاش مردی وسط هلهله مضطر نشود            یک قدم سمت حرم، چند قـدم برگردد

سمت عرش از کف دستش چقدر خون بارید            نـکـنـد مـعـصیـت قـوم مـکـرّر گـردد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر حذف شد، همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (ص۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

وای بر مادرش آن دم که عدو با نیزه            پشت این خیمه بخواهد پی یک سر گردد

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : مصطفی هاشمی نسب نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

از روی دست‌های پدر بال و پَر گرفت            نـالـیـد و خـنده را ز لبـان پـدر گرفت

احسـاس کرد تیر، پــدر را نشانه کرد            با حنجرش برای امامــش سپر گرفت


آری بـزرگ زاده بـه بـابـاش می‌رود            یک پر، دو پر، نه مثل پدر بیشتر گرفت

شش ماهه بود و بند دل مادرش رباب            از طرز دست و پا زدن او شرر گرفت

وقتی که غنچه‌های زیر گلویش شکوفه کرد            عطری عجیب در همۀ دشت در گرفت

خون گلوش رفت به هفت آسمان و بعد            از حال زار عرش نشینان خبر گرفت

بـابا میـان معرکه حیران شد و سپـس            زیر عبای خویش پسر را به بر گرفت

مادر زبان گرفته و جانسوز می‌سرود:            طفلم قشنگ بود و گـلم را نظر گرفت

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه موضوع خنده حضرت علی اصغر در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع در قرن سیزدهم برای اولین بار بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است بیت زیر تغییر داده شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

از روی دست‌های پدر بال و پَر گرفت            خندید و خـنده را ز لبـان پـدر گرفت

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : سید هاشم وفایی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مخمس

روز عاشورا درآن جوش و خروش            شد زمین از خـون یاران لاله پوش

آمـد آوائـی از آن صحـرا به گـوش            بـاغــبـان بــاغ گــلـهـا زد خـروش


گـلـفـروشـم گـلـفـروشـم گـلـفـروش

گـر چـه گـردیـدنـد یـارانـم شـهــیــد            حـق کـه گـلـهـای مـرا پـرپـر بـدیـد

بـا نــگـاهـی لالـه هـایـم را خــریـد            در چـنین باغی که گشته لاله پوش

غنچه‌ای دارم که از سر برده هوش

غـنچـه‌ام از هر گـلـی زیـباتر است            عـطـر او از هر گـلابی بهتر است

گـرچه از بـاد حـوادث پـرپـر است            از عطش پژمرده و زین رنگ و روش

می‌کشم کوهی ز درد و غم به دوش

تـشـنـه است امّـا لـبـش آب بـقـاست            کودک است امّا پُر از قدر و بهاست

از غـمش در خیمه ها ماتم سراست            غم از این غم می‌زند در سینه جوش

تـیـر گـلچـیـن کرده جـای آب نوش

کـیست تا از جان مدد کارش شود؟            کیست تا عاشق به رخسارش شود؟

کـیست تـا آنکـه خـریـدارش شـود؟            نـا گـه او را مـژده‌ای آمـد بـگــوش

شد بلند از هاتف غـیب این سروش

غـم مـخـور ای بـاغـبـان داور منـم            بـر تـو و ایـن بـاغ گــل یـاور مـنـم

مــشـتـری غــنـچــۀ پــرپــر مــنــم            ای مـبـارک باغـبـان سخـت کـوش

این چمن را می خرم با گـلـفـروش

ناگهان شد دشت از خون لاله گون            شـد بـلـنـد از بـاغــبـان بـاغ خــون

نــغـــمـــۀ انــا الــیـــه راجـــعـــون            ای « وفائی» تا که گردید او خموش

شـد تــمـام آســمـان پُـر از خـروش

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : سید محمد جوادی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

از گریه‌ات شکستم و عالم خراب شد           سهـم تـمـام ثـانـیـه‌ها اضطـراب شـد

تیری رسید و صحبت من ناتمام ماند           گـفـتـم که آب؛ تیـر برایم جـواب شد


تیری رسید حنجرت آتش گرفت و بعد           از آتـش گـلـوی تـو قـلـبـم کـبـاب شد

تصویر حلق پاره‌ات ای کودک شهید           در چشم‌های دخـترکی تشنه قاب شد

آنجا که مـوج‌مـوج دل آب سنگ شد           آنجـا که فـوج‌فـوج دل سنـگ آب شد

تیری رسید و هستی من را به باد داد           آهنگ من بریـده بریده «رباب» شد

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه موضوع خنده حضرت علی اصغر در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع در قرن سیزدهم برای اولین بار بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است بیت زیر تغییر داده شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

خندیدی و شکستم و عالم خـراب شد           سهـم تـمـام ثـانـیـه‌ها اضطـراب شـد

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

با چه رو خـیـمه بَرَم این سرِ آویـزان را           چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را

به سفـیـدیِ گـلـوی تو کسی رحـم نـکـرد           رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را


دست و پـایـی زدی و باز تـبـسّم کـردی           پس خـدا بوسه زند این دو لب خندان را

بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست           من چـسان دفـن کنم پـاره‌ای از قـرآن را

من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب           حـرمـلـه ذبـح نـمـوده گـلوی عطشان را

بعد از این است که بر سینۀ من جا داری           نــزد مـــادر بــبــرم؛ آهِ دِلِ ســوزان را

گـریـه بر معـجـرِ عـمّـه نـرود از یـادت           وسـط هـلـهـلـه‌ها بـدرقـه کـن یــاران را

تا به محشر ز غبار غـم تو گریه بپاست           ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفـان را

سنـد مستـنـد کـرب و بلا حـنجـر توست           بُـرد مـظـلـومـیِ تـو آبــروی عـدوان را

عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم           و خـدا مُـهـر قـبـولی زند این قـربـان را

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن موضوع سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر حذف شد همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (ص۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد           اهل غـارت نکـنـد رحـم، گُـلِ پـنهـان را

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تیر سه شعبه تغییر داده شد

من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب           آب دادَست سه شعـبه گـلوی عطشان را

زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اصغر

شاعر : محمد حسن بیات لو نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تیر آمد و درست به حلقت فرو نشست           در سینه‌ام دومرتبه رازی مگو نشست
جایی که بوسه گاه من و مادر تو بود           بـاور نمی‌کـنـم پـر تـیـر عـدو نـشـست


ششماهه‌ام بگو چه شد اینگونه میروی           "بابا" نگفتی آرزویش در گـلو نشست
از بس شتـاب تـیـر عـدویت زیـاد بود           یک چشم هم زدن به گلویت فرو نشست
می‌خـواستم ببـوسمت آرام و بی صدا           یک تیر روی حلق تو با های وهو نشست
یک یک تن تـمام حـرم سرخ می‌شود           چون که علم ز دست بلند عمو نشست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل عدم ذکر سه شعبه بودن تیر در منابع معتبر تغییر داده شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

از بس شتاب تـیـر سه شعبه زیاد بود           یک چشم هم زدن به گلویت فرو نشست

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : احمد جواد نوآبادی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

آمد از آن میـان و تو را انتخـاب کرد            تیری که صورت پدرت را خضاب کرد

آمـد پـــدر بـرای تـو آبــی طلـب کـنـد            دشمن چگونه شد که پدر را جواب کرد؟


مضطر شده پدر، برود سمت خیمه‌ها؟            حتی تصورش جـگـرم را کـباب کرد

هـفـت آسـمـان سرخ خدا گریه می‌کند            از گریه‌ای که درغم طفلش رباب کرد

نفرین به حرمله که عذاب سه شعبه را            حتی برای کودک شش ماهه باب کرد

محـسن تـرین مــــدافع سردار کـربـلا            در خون خود کنار حسین انقلاب کرد

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : محمد قاسمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

تا که داغت به دلِ شعله ورِ گهواره ست           دلِ خلق دو جهان خونْ جگرِ گهواره ست

تا زمـانـی که برای تو نـشیـمـن گاه ست           سایـۀ بال مَلـَک رویِ سـرِ گهـواره ست


تـو عـلـی هـستـی و گـهـوارۀ تو بیتُ الله           گر پُر از فاطمه‌ها دور و برِ گهواره ست

اشک از چشمِ دل سنگِ من آورده بُرون           بی‌زبان، مرثیه خوانی هنرِ گهـواره ست

بی‌خـبر رفته ای از خیمه به میدان، حالا           آنچه پیچیده در عـالم، خبرِ گهـواره ست

مـوقـع غـارت خـیـمـه شده و در لشـگـر           بحث و جنگ و جَدَل انگار سَرِ گهواره ست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (ص۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

بـدنت را پدرت گرم بغـل کرده ست، آه           سرت امّا به سنان، هـمسفرِ گهواره ست

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : دوبیتی

به حلقت تیــر کین بـنـشست اصغر            تو را دادم چه زود از دست اصغر

خــودم دیــدم که این تیـر سه شعبه             نـفــس را بر گــلویت بست اصغــر


**** 
ز اشکــم خون به قلب سنگ کردم             نـفـس را در گــلـویم تنــگ کــردم

گــرفتــم دست خــود زیر گــلـویت             ز خــونت صورتـم را رنگ کردم 
****

به قــلــبـم حــرمــلـه تیـر خطـا زد             گــلـــوی نـــازک طــفـــل مـرا زد

دو چــشــم بود بر زخــم گــلـویـش            دو دستش بسته بود و دست و پا زد 
**** 

کسی چــون من گــل پــرپــر نبـیند            گــلـوی پـــاره اصــغـــر نــبــیــنـد

بدست خــویش کـنــدم قــبــر او را            که این قـنــداقــه را مــادر نــبــیـند

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

این طفل شیرخـواره همه لشکر من است           در بیـن سـی هـزار سـپـه، یـاور من است

یـک بـاغ لاله هـدیه به محبـوب کــرده‌ام           این شیــرخـواره دسته گلِ آخـرِ من است


خونی کز آن جمــال خــدا گشت لاله‌گون           بـاور کنـید خـون عــلی‌اصغــرِ مـن است

ایـن طفـل شیــر را مشمــارید شیرخــوار          من مصحف خــدایم و این کوثـر من است

مـن سیــنه چـاک سنگــر سـرخ شهادتــم            این است آن شهید که هم‌سنگــر من است

ایـن اسـت آن شهـیـد کـه با بی‌زبــانی‌اش           تـا صبـح روز حــشـر پیــام‌آور من است

جسمش به روی دست من و مرغ روح او           پـــرواز کـرده در بــغـلِ مـادر مـن است

چون شمعِ ســوخته شده از قحط آب، آب           آبـی اگر که خــورده ز چشمِ تر من است

خواهید اگــر کـنـیـد پس از این زیــارتش           قبــرش به روی سینۀ غم‌پــرور من است

«میثم» شـرارۀ دل مـا را کــشد به نظــم            با ســوزِ سینه، تشنـه لبِ ساغـر من است

: امتیاز

زبانحال حضرت رباب در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن قالب شعر : غزل

طفل همیشه عاشق، ســرباز شیــرخواره           مــادر شود فـدایت، یک خنده کن دوباره

می دانــم از لب خشک، لبـخـنـد بر نیاید           لب هات بستـه مــادر با چشــم کن اشاره


وقتی کشیــد بابا تیــر از گــلـوت بیـرون           شــد حــنجــر تو مثل قــرآنِ پــاره پــاره

تو شیر خواهی از من، من عذر خواهم از تو           کز سینه جــای شیــرم، آید برون شراره

در خیمه ماه رویان، سوزند همچو خورشید           کی دیده جان مادر، خون ریزد از ستاره

بگــذار تا بســوزم، بــگــذار تا بــگــریم           بر زخــم داغدیده جـز گریه چیست چاره

هر قطره اشک، ما را، موج هـزار دریا           هر لحظه در غم توست صد سال یادواره

اینجاست جای تکبیر یارب که دیده با تیر          راه نفس بـبـنـدند بر طفــل شیــر خــواره

مادر اگر بگرید بر زخـم تو عجب نیست          بالله کم است اگر خون، جوشد زسنگ خاره

هم طفل بود معصوم، هم تیـر بود مسموم          میثم از این مصیبت، خون گریه کن هماره

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : مجتبی کرمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

تا خــدا فیض تو را قـسمت دنیــا کرده            لطف دستــان تو را بــاب مــداوا کرده

نفس حضــرت عـیـسـای مسیحـا دم را            در دم کــالــبـد کــوچـک تو جــا کـرده


هر کجا حرف شفا هست در این آبادی            پَــر قــنداقــۀ تو کــار خـودش را کرده

ظرف چند ماه، تو چه با برکت دل بُردی            ویــژگیی که فـقـط عمــر تو پیـدا کرده

روی دستــان ربــاب آیـۀ تو نــازل شد            عــلــیِ اکبــر، اگــر روزی لیــلا کرده

اشکِ دربارۀ تو، عـرش نـشـیـنـم کرده            این همان کرب و بلاییست که امضا کرده

پَــر پــرواز تو آنقــدر تو را بــالا بُـرد            مـادرت را به سـمـا غــرق تماشا کرده

مادرت غرق معماست که جرم تو چه بود؟            تیــر در پــاسخ یک معـصیت نــاکرده

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه تصریح بر شش ماهه بودن در کتب تاریخی متقدم و معتبر نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ذخیرة الدارین آمده است بیت زیر تغییر داده شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

ظرف شش ماه، تو چه با برکت دل بردی            ویــژگیی که فـقـط عمــر تو پیـدا کرده

پَــر پــرواز تو آنقــدر تو را بــالا بُـرد            مادرت را به سرت غــرق تماشا کرده

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فعولن فعولن فعولن فعول قالب شعر : غزل

چه رازی به میقات خون دیده ای تو            که از طفلی احــرام پــوشیـده ای تو

تــوئی آخــرین مــاه رخـشـنــدۀ من            که در این شب تــار تــابیــده ای تـو


به سرخی خــون گـلــوی تو سوگند                به طـفـلی خــدا را پــرستـیـده ای تو

چه غم گر که گلچین تو را کرد پرپر               گـل از بــاغ فیض خــدا چیده ای تو

ز چشمم چــرا چشم خود بر نـداری               چه در چشمۀ چشـم من دیــده ای تو؟

ز سوز عطش لحظه ای را نخـفـتی                در آغوش من از چه خوابیـده ای تو

همه لاله ها در غمت گــریه کـردند               ندانــم به روی که خــنــدیــده ای تو

بــرای ســؤالــت جــوابــی نــــدارم               زمن آنچه با خنــده پــرسیــده ای تو

قسم بر وفــائی که داری، زخــونت               به دین خــدا جـلــوه بخشیــده ای تو

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام

شاعر : سید محمد جوادی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

از گریه ات شکستم و عــالـم خراب شد            سهــم تمــام ثــانـیــه‌ها اضـطــراب شد

تیری رسید و صحبت من ناتــمام ماند            گفتــم که آب؛ تــیــر برایــم جواب شد


تیری رسید حنجرت آتش گرفت و بعد            از آتش گــلــوی تو قــلبــم کــبـاب شـد

تصویر حلق پاره‌ات ای کــودک شهید            در چشم‌های دختــرکی تـشنه قــاب شد

آنجا که مــوج‌ موج دل آب سنــگ شد            آنجا که فــوج‌ فــوج دل سنـگ آب شد

تیـری رسید و هستی من را به باد داد            آهنگ من بریــده بریده «ربــاب» شد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل ایراد روایی و مستند نبودن موضوع تغییر داده شد

خندیدی و شکستم و عــالــم خراب شد            سهــم تمــام ثــانـیــه‌ها اضـطــراب شد

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : محمد سهرابی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

گریه ها حلـقه شدند پا به ركــابش كردند            دست ها چنگ زنان مـرد ربـابش كردند

مادر تشنۀ شش ماهه خود اقیانوس است            ربِّ آب است و در این جلوه سرابش كردند


بی زره آمــده از بـس كه شهــامت دارد            كس حریفش نشد و زود جــوابش كردند

تیر مرد افكن و بر طفلك شش ماهه زدند            یعــنــی انــدازۀ عبــاس حـسابش كــردند

ظاهراً اصغر است اما ز همه اکـبـر تر            چون خدا خواست بدین شیوه خضابش كردند

سر شب شیر نمی خورد، نمی خفت علی            این كه خوابیده، گُمانم كه عتــابش كردند

شورِ چشم تر او داشت اثــر می بخـشـیـد            كوفیان هلهـلـه كردند و خــرابش كــردند

بعد از این خاك سرِ هر چه ثوابِ این قوم            هر چه كردند به شه بهـر ثــوابش كردند

نخــریــدنــد دلِ ســوختــۀ ســلــطــان را            لیك اصغر جگـری داشت كه آبش كردند

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید

گرچه بُد زود، بـزرگ هـمــۀ قــوم شدن            چون خدا خواست بدین شیوه خضابش كردند

بیت زیر دارای ایراد معنایی و محتوایی است لذا تغییر داده شد

بعد از این خاك سرِ هر چه ثواب است كه قوم            هر چه كردند به شه بهـر ثــوابش كردند